سرگذشت و احوال مولوی
سرگذشت و احوال مولوی
جلال الدین محمد فرزند بهاء الدین محمد معروف به «بهاء الدین ولد» و ملقب به «سلطان العلما» فرزند حسین بلخی، این خانواده پدر بر پدر ازمردم خراسان قدیم ساکن ناحیه ی بلخ بوده اند و به نسبت بلخی و خراسانی شهرت داشته اند؛ اما شهرت مولوی به «مولانای رومی» و «مولای روم» بعد از آنست که از بلخ مهاجرت کرده و در شهر «قونیه» موطن برگزیده اند که از بلاد معروف آ |
![]() |
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 102 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 128 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: «سرگذشت و احوال مولوی».............
1-1سرگذشت و احوال مولوی ....................
1-2افکار و عقاید عرفانی ....................
فصل دوم «مولوی چه می گوید؟».................
2-1مسلک عرفانی و افکار و عقاید مولوی .......
2-2علم الیقین-عین الیقین-حق الیقین..........
2-3تعلق –تخلق –تحقق.........................
2-4پایه اصلی مسلک و طریقه عرفانی مولوی .....
2-5 رسالت عرفانی و ادبی مولوی ..............
2-6فروغ خورشید روح بخش عرفان مشرق...........
2-7طریق اصلاح نفوس و درمان دردهای اجتماعی و روحانی بشر
2-8داروی دردهای روحانی پنهانی بشر ..........
2-9پراکندگی و جمعیت حواس و اوقات ...........
فصل سوم : «مولوی و حافظ»....................
3-1-عشق از دیدگاه مولوی ....................
3-2-پیر از دیدگاه مولانا ...................
3-3جام جم ا زدیدگاه مولانا...................
3-4مولوی و حافظ ............................
فصل چهارم: «مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
4-1 درمراحل سیرو سلوک علمی و عرفانی ........
4-2 دوره ی اول زندگانی با شخصیت اول مولوی ..
4-3 دوره ی دوم و شخصیت دوم مولوی ...........
4-4 شخصیت سوم و فعلیت نهایی مولوی ..........
4-5 تقسیم بندی .............................
1-4-5افکار و عقاید مولوی....................
2-4-5مارمیت اذرمیت .........................
1-2-4-5شعار مسلک علمی و عرفانی و کلید رمز افکار و عقاید مولوی
3-4-5جبر واختیار و قضا و قدر ...............
1-3-4-5قضا و قدر ...........................
2-3-4-5تجلی و ظهور حق درمظاهر بشری و صدور معجزات و کرامات از انبیا واولیای خدا ................................
4-4-5 اتصال پنهانی روح انسان کامل به مبدأ غیب مجرد الهی
فصل پنجم : «آشنایی بیشتر با اشعار مولانا»
5-1شرح برخی از ادبیات مثنوی شریف
5-2شرح سه غزل شیوا از مولانا
5-3چند نمونه از کنایات اشعار مولوی
5-4القاب شعر اودبا و علما و هنرمندان ایران
ولادت مولوی در بلخ روز یکشنبه ششم ربیع الاول سنه 604 و وفاتش در قونیه هم در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری قمری است. همان سال که نابغهی فلسفهی ریاضی خواجه نصیر الدین طوسی و برخی بزرگ مردان دیگر فوت شده اند. مدت عمر مولانا جلال الدین به حساب شمسی 66سال و به حساب قمری 68 سال و 89 روز یعنی سه ماه و یک روز کم بود.
پدرش بهاء الدین ولد با خانواده به قصد زیارت کعبهی معظمه و انجام عمل حج درحدود سال 616 که گیراگیر حمله ی مغول به ایران است ازبلخ مسافرت کرد. درحقیقت سبب عمدهی این مسافرت یا مهاجرت رنجشی بودکه در باطن از سلطان محمد خوارزمشاه داشت، خواه باعث مسافرتش، گزاردن مناسک حج و خواه و رنجش از سلطان محمد باشد، این ها همه علل و اسباب ظاهری بود و حقیقت امراراده ی حج بود که می خواست آن نهال الهی یعنی وجود مولوی را که درآن وقت حدود سیزده ساله بود از آن آفت خانمانسوز هجوم شوم مغول محفوظ نگاه بدارد و او را در سرزمینی دو از فتتنه پرورش دهد تا همچون درختی بارآور، سایه بر سر مشرق و مغرب عالم افکند.
این سبب ها برنظر ها پرده هاست |
|
که نه هر دیدار صنعش را سزاست |
از مسبب می رسد هر خیر و شر |
|
نیست اسباب و وسایط را اثر |
از این ادبیات مولوی بر می آید که همه چیز در دید و قدرت آفریدگار بی همتاست و دلیلش برهیچ کس آشکار نیست. آری! حق نمی خواست که این چراغ فیض رحمانی درآن تندباد شیطانی خاموش شود و چشم جهان بشریت از انوار تابناک او بی نصیب بماند. خلاصه مولوی درآن وقت که حدود 13 سال داشت همراه پدرو مادرش از بلخ سفر کرد. گفته اند که پدرش درعبور از نیشابور شیخ فریدالدین عطار نیشابوری معروف را که صاحب تذکره الاولیا و منظومه های منطق الطیر و اسرارنامه و مصیبت نامه است ملاقات کرد و شیخ عطار نسختی از «اسرارنامه»ی خود را بدو هدیه نمود و برای مولوی به فراست ایمانی، آتیهی درخشانی را پیش بینی کرده و به پدر او گفت که این پسر راگرامی بدار، باشدکه نفس گرم او آتش، در سوختگان عالم زند.
«مقدمه»
ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد، نمایشگر زندگی وبیان کنندهی ارزش ها و معیارها وویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی برمحور آنها می چرخد. نقد وبررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند بدور از آن ارزش ها و معیارها باشد و بی توجه از کنار آنها بگذرد. به عبارت دیگر نقد و بررسی آثار ادبی از دیدگاهی می توان درس زندگی نامید، باهمهی گستردگی و تنوع و خصوصیات و مظاهر آن.
- ۹۵/۰۶/۱۵